قدس آنلاین: استقبال از ماه مبارک رمضان، حضور و مناجات در آن و نماز عید، در تراث رضوی جایگاهی ویژه و ممتاز دارد که به رسم ادب و افتخار جوار، دو حدیث، پیشکش منتظران هلال ماه خدا و دلدادگان امام رأفت و معرفت، حضرت علیّ بن موسی الرضا(ع) میشود.
* آخرین جمعه شعبان
در حدیث نخست، عبدالسلام بن صالح هروی گوید: در آخرین جمعه شعبان به حضور ابوالحسن علیّ بن موسی الرضا رسیدم. به من فرمودند: یا اباصلت! بیشترِ شعبان گذشته و این، آخرین جمعه آن است. در آنچه از آن مانده، کوتاهیات را در آنچه از آن گذشته جبران کن. به آنچه به تو مربوط و برایت مهم است، توجه کن و آنچه را برایت بیفایده است، ترک کن. بسیار دعا و استغفار کن و (بسیار) قرآن بخوان. و از گناهانت نزد خدا توبه کن تا ماه خدا در حالی به تو روی آورَد که خود را برای خداوند بزرگ و بلندمرتبه خالص میکنی. مبادا امانتی برعهدهات باشد که آن را برنگردانده، یا کینهای از مؤمنی و آن را از خود دور نکرده و گناهی مرتکب شده و از آن پاک نشده باشی. تقوای خدا پیشه و در پنهان و آشکار به او توکل کن؛ «و هرکه بر خدا اعتماد کند، او برای وی بس است. خدا فرمانش را به انجام میرسانَد. بهراستی خدا برای هر چیزی اندازهای مقرّر کرده است» (طلاق / ۳)؛ و در آنچه از این ماه مانده، بسیار بگو: «اللّهُمَّ إن لَم تَکُن قَد غَفَرتَ لَنا فِی ما مَضَی مِن شَعبانَ فَاغفِر لَنا فیما بَقِیَ مِنهُ»؛ خدایا! اگر در آنچه از شعبان گذشته، ما را نیامرزیدهای، در آنچه از آن مانده ما را بیامرز؛ که خداوند تبارک و تعالی در این ماه، به احترام ماه رمضان، شماری را از آتش رهایی میبخشد. (شیخ صدوق / عیون اخبار الرضا / ج۲ / ص۵۶)
* سلسله الذهبی دیگر
حدیث دیگر، به لحاظ راویان و نحوه دستیابی ما به آن، همتا و همسنگ حدیث مشهور سلسله الذهب است. به گواهی منابع حدیثی و مجامیع روایی، حدیث ارجمند سلسله الذهب که البته حدیثی قدسی و نه نبوی است، برای نخستین بار، از امام رضا(ع) شنیده شده و حضرتش پدران معصوم خود را به عنوان راویان و گوینده آن را پیامبر گرامی، معرفی فرموده است. براین اساس، میتوان شباهتی تام میان سلسله الذهب و خطبه شعبانیه یافت. شیخ صدوق (متوفای ۳۸۱ ق) نخستین دانشمند اسلامی است که خطبه پرارج و تا حدودی مفصل شعبانیه را در آثار خود درج نموده و اِسناد یا روایان خود تا شخص امام هشتم را ذکر میکند. همه دیگر محدثان، اعم از شیعه و اهل سنت، این حدیث را از او روایت کردهاند. مفصلترین و کاملترین نقل شیخ صدوق در کتاب «فضائل الأشهر الثلاث» و سپس «امالی» به چشم میخورد که ترجمه آن تقدیم شما میشود.
محمّد بن ابراهیم بن اسحاق برای ما حدیث کرد، گفت: احمد بن محمّد همدانی (کوفی) ما را حدیث کرد، گفت: ما را حدیث کرد علی بن حسن بن علی بن فضّال، از پدرش، از ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع)، از پدرش موسی بن جعفر(ع)، از پدرش صادق جعفر بن محمد(ع)، از پدرش باقر(ع)، از پدرش زینالعابدین(ع)، از پدرش سیدالشهدا حسین بن علی(ع)، از پدرش سیدالوصیّین امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) فرمود: روزی پیامبر خدا برای ما خطبه خواند، پس فرمود:
مردم! حقیقت این است که ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما روی نمود، ماهی که نزد خدا، برترینِ ماهها و روزهایش، برترینِ روزها، و شبهایش، برترینِ شبها و لحظههایش، برترینِ لحظههاست. آن، ماهی است که در آن به میهمانی خدا دعوت و در آن، شایسته کرامت خدا شدهاید. نفسهایتان در آن، تسبیح و کارتان در آن، پذیرفته و دعایتان در آن، مستجاب است. پس با نیّتهای راست و دلهایی پاک از خداوند، پروردگارتان بخواهید شما را به روزهداری آن و خواندن کتابش توفیق دهد؛ زیرا بدبخت کسی است که در این ماه بزرگ از آمرزش خدا بیبهره مانَد و با گرسنگی و تشنگیتان در آن، گرسنگی و تشنگی روز رستاخیز را یادکنید و به نیازمندان و درماندگان صدقه دهید، و بزرگانتان را گرامی بدارید و با خردسالانتان مهربان باشید و با خویشانتان بپیوندید و زبانهایتان را نگهدارید و چشمها و گوشهایتان را بر آنچه دیدن و شنیدن آن حلال نیست، ببندید و به یتیمان مردم رحم آورید تا به یتیمانتان رحم شود، و از گناهانتان نزد خدا توبه کنید و در وقت نمازهایتان، دستهایتان را به سوی او، به دعا بلند کنید؛ زیرا آن، بهترینِ زمانهاست که خداوند عزیز و جلیل در آن با رحمت به بندگانش مینگرد، اگر با او مناجات کنند، پاسخشان گوید و اگر او را بخوانند، دعاشان را میپذیرد و اگر از او بخواهند، به آنان عطا فرماید و اگر دعاکنند، استجابت کند.
ای مردم! شما در گرو (گرفتار) کارهاتان هستید، پس با استغفارتان خود را آزاد کنید، و پشتهایتان از گناهانتان سنگین است، پس با طولانی کردن سجدههایتان، آن را سبک کنید، و بدانید خداوند بلندمرتبه به عزت خویش سوگند یاد کرده که نمازگزاران و سجدهکنندگان را عذاب نکند و آنان را در روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان میایستند، با آتش به هراس نیفکند.
مردم! هرکه از شما در این ماه، روزهداری مؤمن را افطار دهد، او در برابر آن، [پاداش] آزادکردن یک بنده و آمرزش گناهان گذشتهاش خواهد بود.
گفته شد: ای فرستاده خدا! اینگونه نیست که همه ما بتوانیم چنین کنیم.
فرمود: از آتش بپرهیزید اگرچه با نیمی از یک خرما، از آتش بپرهیزید اگرچه به جرعهای آب.
مردم! هرکه از شما در این ماه اخلاق خود را نیکو کند، در روزی که قدمها در آن میلغزد، او را جواز عبور از صراط خواهد بود و هرکه در این ماه از بارِ زیردستانش بکاهد، خداوند حسابش با او را سبک فرماید و هرکه در آن، جلو شرّ خود را بگیرد، خدا در روز دیدار با او، خشم خود را از او بازدارَد و هرکه در آن، یتیمی را تکریم کند، خدا در روز دیدار با او تکریمش فرماید و هرکه در آن با خویشان خود بپیوندد، خداوند در روز دیدار با او به او جایزه دهد، هرکه با بستگان خود قطع رابطه کند، خدا در روز دیدار با او رحمت خود را از او قطع کند و هرکه در آن نمازی مستحب بهجا آورَد، دوری از آتش را برایش بنویسد و هرکه در آن نمازی واجب بگزارد، او را پاداش کسی است که در دیگر ماهها ۷۰ نماز واجب گزارده است، و هرکه در آن بسیار بر من صلوات فرستد، در روزی که [کفّه] ترازوها سبک است، خداوند ترازوی او را سنگین کند، و هرکه در آن آیهای قرآن بخواند، او را پاداش کسی است که در دیگر ماهها قرآن را ختم کرده است.
مردم! درهای بهشت در این ماه به روی شما بسیار گشوده است، پس از پروردگارتان بخواهید که آنها را به رویتان نبندد و درهای دوزخ بسته است، پس از پروردگارتان بخواهید تا آنها را بر شما بازنکند و شیطانها در زنجیراند، پس از پروردگارتان بخواهید تا آنها را بر شما چیرگی ندهد.
امیرمؤمنان فرمودند: پس بلند شدم و گفتم: ای فرستاده خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟
پس فرمود: ای ابوالحسن! برترینِ کارها در این ماه، پرهیز از حرامهای خداوند عزیز و جلیل است. سپس گریست.
گفتم: ای فرستاده خدا! چرا میگریید؟
فرمود: ای علی! میگریم به خاطر آنچه از تو در این ماه حلال شمرده میشود، گویی میبینم در حالیکه به نمازایستادهای، تبهکارترینِ اولین و آخرین، برادر پیکننده ناقه ثمود، برانگیخته شده و ضربهای به فرق تو زده که از آن ریشت خضاب (خونین) شده است.
امیرمؤمنان گفتند: پس گفتم: ای فرستاده خدا! و آن در [وقتی است که] دین من سالم است؟
فرمود: در سلامت دینت.
آن گاه فرمود: ای علی! هرکه تو را بکشد، مرا کشته و هرکه بغض تو [در دل] داشته باشد، بغض مرا (در دل] دارد، و هر که تو را دشنام دهد، مرا دشنام داده است؛ زیرا تو نسبت به من، همچون جان منی، روح تو از روح من و سرشت تو از سرشت من است. خداوند بزرگ و بلندمرتبه مرا با تو آفریده است و مرا همراه تو برگزید و مرا برای پیامبری انتخاب کرد و تو را برای امامت انتخاب کرد و هرکه امامت تو را انکارکند، پیامبری مرا انکار کرده است.
ای علی! تو وصیّ من و پدر فرزندانم و همسر دخترم و جانشین من در امّتم، در زندگیام و پس از رحلت من هستی. فرمان تو، فرمان من و نهی تو، نهی من است. به آنکه مرا به پیامبری برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگانش قرار داد، سوگند یادمیکنم که بیهیچ تردید، تو حجت خدا بر مردم و امانتدار راز او و خلیفه خدا بر بندگان اویی.
انتهای پیام/
نظر شما